معامله گران موفق زمانی که مدتی را به طور پیوسته ضرر می کنند معاملات خودشان را متوقف می کنند و استراتژی خود را دوباره بررسی می کنند تا ایرادات آن را بگیرند ولی کسانی که حرفه ای عمل نمی کنند این کار را انجام نمی دهند و به معاملاتشان ادامه می دهند چون به هیجانات آن اعتیاد پیدا کرده اند و اکثر آنها به امید رسیدن به موفقیت بزرگ معاملاتشان را ادامه می دهند تا همه چیز را جبران کنند  ولی آیا جبران می کنند؟

استراتژی ها را تا زمانی که شما نتوانید بر رفتارهای احساسی خود غلبه کنید کمکی به شما نمی کند و موفقیت یا شکست شما در بازار بستگی به افکار و احساسات شما دارد و معامله گرانی که بعد از هر پیروزی سرمست می شوند و بعد از هر شکست افسرده می شوند هیچگاه نمی توانند سرمایه خود را زیاد کنند چون که بر احساسات خود تسلط ندارند.

بعضی اوقات افراد با تجربه بازار سهام که توانایی تحلیلشان را اهالی بازار قبول دارند بازدهی خودشان از بازدهی افرادی که مشاوره می دهند کمتر هست و عاملی که باعث می شود این اتفاق بیافتد کنترل نکردن احساسات فردی هست. وقتی به فردی بر اساس تحلیل خودتان پیشنهاد خرید می دهید آن شخص چون که به شما اعتماد دارد سهم را خرید می کند و روی آن صبر می کند و به نوسانات آن اهمیت نمی دهد تا قیمت سهم به حد سود اعلام شده برسد که این در حالی است که شما که خودتان سهم را به او پیشنهاد داده اید مدام در حال بررسی بازار و کسب اطلاعات هستید و صف های خرید دیگر سهم های بازار را مشاهده می کنید و نمی توانید به احساسات خود غلبه کنید و دست به معامله می زنید و سهمی را که بر اساس تحلیل خودتان خرید کرده اید را با سهمی که در حال صعود هست تعویض می کنید و بعد از مدتی می بینید سهمی که فروخته اید در مدت کوتاهی به حد سود مشخص شده می رسد و کسانی که به توصیه شما سهم را خریده اند سود خوبی بدست آورده اند ولی شما از آن بی نصیب بوده اید.

افرادی که بر اساس پیشنهاد شما خرید و فروش می کنند فکر می کنند که شما بازدهی نجومی از بازار دارید در حالی که واقعیت چیز دیگری هست و شما نیز حتی به اندازه خود این افراد هم بازدهی کسب نکرده اید و به این فکر می کنید که فقط تحلیلگر قابل بودن کافی نیست!

یکی از مواردی که منجر به تصمیمهای احساسی می شود این است که زمانی که تحت فشار شدید هستید به بازار نگاه نکنید و آن را به حال خود رها کنید و چند روزی از نوسانات و بازار فاصله بگیرید.

پس نتیجه می گیریم بهتر است برای به دست آوردن سود بیشتر اول بر احساسات خودتان مسلط شوید تا توانایی تسلط و کنترل بازار را پیدا کنید.